حال وهوای همین حوالی

بعله

اين نيز بگذرد...

 

يكم حالم بهتر شده

 

زهي خجسسته زماني كه يار باز ايد...

 

حال وهوای همین حوالی...

هيشكس از دلم خبر نداره  وقتي دلم اتيش ميگيره،كاش ميتونستم بگم،كاش ميتونستم برا يكي توضيحش بدم از اين اتيش از اين ترس  از اين زور... مطمئنم اونجا خيلي بهتر از اينجا وقتي تا اين حد به جنون ميرسم تا اين حد جلوي نفسم بند ميشه.... عذاب منم اينه فك كنم عوض شده نقطه عذاب ،بهت قول دادم اگه غلط رفتم شايسته عذابم اما ببين دستام يخ زده ،حالم خوب نيست كاش منم ميتونستم قرص و محكم باشم....كاش ميتونستم قرارمون يه چيز ديگه بود ،قرارمون فقط يه جا بود اما حالا همه جاي تنم داره فرو ميريزه دارم ميسوزم از درون دارم ميسوزم چه م شده خدا؟ حال بد هم مال منه ،حال خوب هم... حال وهوای همین حوالی...